در اوایل ماه، ایران و چین توافق گسترده اقتصادی و امنیتی را به امضا رساندند که به مدت پنج سال تحت مذاکره قرار داشت.
قرارداد شامل 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری در تمام بخش های اقتصاد ایران است که بالغ بر 280 میلیارد از آن در حوزه نفت، گاز، و پتروشیمی صرف میشود.
پیش از آنکه دادهها را تحلیل کنم و نشان بدهم که این تحول جغراسیاسی حساس چگونه میتواند جریان تجارت پتروشیمی دستخوش تغییر قرار دهد، ابتدا به چکیده مدیریتی مرتبط با فضای در پس توافق و تبعات بالقوهای که برای حوزه پلیاتیلن خواهد داشت بپردازیم.
چکیده مدیریتی
در ژوئیه گذشته بیان کردم، درصورتیکه تمام پروژههای تأیید نشده پلیاتیلن ایران به سبب سرمایهگذاریهای جدید چین جلو بروند، احتمال میرود این کشور بتواند بین 2020 تا 2030، در سه گرید پلیاتیلن در مجموع 75 میلیون تن صادرات داشته باشد.
در سناریو پایهمان در آیسیس این رقم 42 میلیون تن پیشبینی است؛ که البته در آن فرض بر این گذاشته شده که هیچکدام از این پروژههای تأیید نشده به سرانجام نرسند.
در تحلیل امروز، تمرکز بنده بر پلیاتیلن سنگین و پلیاتیلن سبک خطی، و صادرات ایران مشخصاً به چین است.
واضح است که دیگر محصولات نیز تحت تأثیر قرار میگیرند، اما اگر بخواهیم همه چیز را در تحلیلی 1700 کلمهای پوشش بدهیم، مسائل کمی پیچیده میشود. بنابراین، دیگر محصولات را در تحلیلهای بعدی مورد بررسی قرار خواهم داد.
تحلیل دادهها نشان میدهند که ایران قادر خواهد بود سهم خود از کل بازار واردات پلیاتیلن سنگین چین را، به 48 درصد در 2025 برساند؛ در مقایسه با سهم 15 درصدی آن در 2000.
تحلیلهای امروز همچنین نشان میدهند که ایران در 2025 سهم خود از کل بازار واردات پلیاتیلن سبک چین را حداقل به 85 درصد خواهد رساند؛ درحالیکه این رقم در سال گذشته 21 درصد بوده است.
در این تحلیلها فرض بر آن گذاشته شده است که حمایت چین تنها به منزله ساخت واحدهای جدید نیست، بلکه همچنین توانایی افزایش نرخ بهرهبرداری در واحدهای فعلی ایران را به سبب پشتیبانی فنی و تضمین بازار، شامل میشود.
بنده همچنین فرض را بر این میگذارم که چین واحدهای پلیاتیلن سنگین و پلیاتیلن سبک خطی داخلی خود را نیز با نرخ بهرهبرداری بالایی فعال کند، درحالیکه ظرفیتهای تولید جدیدی که بطور مرسوم پیشبینی نمیشوند را نیز به آنها اضافه میکند.
تحولات جغرافیایی، سیاسی و میراث دوران ترامپ نشان میدهد که چین تصمیم خود را برای خودکفا شدن و ساخت پروژه جاده ابریشم (ابتکار کمربند و جاده) در راستای ایجاد بلوک تجاری متمرکز بر چین گرفته است.
به نظر من، امضای توافق ایران و چین در اوایل این ماه، که پنج سال در حال مذاکره بوده، مهر تأییدی بر این موضوع است.
به اعتقاد من رویدادهای بین این دو کشور تا حدی پیشرفت کرده است که بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای ایران با غرب نیز نمیتواند موجب معکوس شدن روند آن شود. آمریکا و ایران توافق کردهاند که مذاکراتی غیررسمی درباره این برونداد داشته باشند.
وضعیت پیشرفته صنعتیسازی ایران نسبت به دیگر کشورهای غرب آسیا، و همچنین حجم جمعیت جوانان آن، موجب شده است تا این کشور یکی از اولین هدفهای چین در راهبرد جدیدش باشد.
قیمتگذاری نیز برای ایران مسئلۀ خاصی نیست؛ باتوجه به اینکه آمریکا آنچنان به اقتصاد این کشور صدمه زده که اکنون در وضعیتی قرار دارند که بگویند «باز هم بهتر از هیچ چیز است» – یعنی هر درآمدی برایشان پیشرفت است.
احتمال آن میرود که محدودیتهای بیش از اندازه در بازارهای جهانی پتروشیمی تا به اینجای سال جاری، در نظر چین بهعنوان تأکیدی به نیاز برای تقویت خودکفایی داخلی و همزمان رشد «خودکفایی مجازی» قلمداد شود. خودکفایی مجازی یعنی واردات از شرکای نزدیک تجاری.
چین به منظور دستیابی به اهداف اصلی سیاسی و اقتصادی خود که امنیت شغلی است، صرفاً بدنبال تأمین واردات مواد خام در حجمی مناسب نیست.
قیمت این مواد خام نیز میبایست مناسب باشد. سال گذشته، وبسایت Oilprice.com برآورد کرد که چین قادر خواهد بود از خرید نفت، گاز و محصولات پتروشیمی ایران، در مجموع تخفیفی در حدود 32 درصد بگیرد.
این توافق جدید تهدیدی برای صادرکنندگان فعلی به چین محسوب میشود؛ درصورتیکه ترکیب افزایش تولید داخلی چین و رشد صادرات ایران به این کشور، موجب کاهش سهم دیگران از بازار چین بشود.
با یک محاسبه سرراست مشاهده میکنیم که اصلیترین بازندگان این میدان عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کره جنوبی، و فدراسیون روسیه هستند.
اما از منظر جغراسیاسی ممکن است شاهد باشیم که صادرکنندگان آمریکایی بیشترین کاهش در مرسولات به چین را تجربه کنند.
در تحلیل و پیشبینی حوزه پتروشیمی به هیچ کجا نخواهید رسید، مگر آنکه محرکهای جغراسیاسی و سه ابرروندِ دیگر، یعنی همهگیری [کرونا]، ثباتپذیری، و ترکیبهای جمعیتی را در پیشبینیهایتان لحاظ کنید.
همچنین فهم مناسبات پرنوسان و پیچیدۀ بین این چهار ابرروند نیز امری ضروری است.
از این جهت، ما نیاز داریم تا روابط جغراسیاسی مابین آمریکا، ایران، و چین و همچنین چگونگی اثرگذاری ترکیبهای جمعیتی بسیار متفاوت ایران و چین بر امور جغراسیاسی را مورد ملاحظه قرار دهیم.
چگونگی رسیدن سهم ایران از کل بازار وارداتی پلیاتیلن سنگین چین به 48 درصد تا 2025
0912-4507664
021-40660017